حروف تعریف کمیتی L’article partitif
حروف تعریف کمیتی در زبان فرانسه حروف تعریف کمیتی | L’article partitif

با سلام به همه ی شما دوستداران گرامی زبان فرانسه ، در این نوشته پس از اینکه در دو نوشته پیشین یعنی سفارش غذا در رستوران و وعده های غذایی به زبان فرانسه کمی آسون این سطح رو آغاز کردیم ، حالا می خواهیم درباره ی حروف تعریف کمیتی در زبان فرانسه یا همون L’article partitif بحث کنیم …

حروف تعریف کمیتی ( بخش نما | سهمیبه طور کلی در حالت مفرد برای بیان مقدار نامعین (quantité indéterminé) که نمی توانیم بشماریم استفاده می شود . در حالت جمع هم به همین گونه است ، هنگامی که می خواهیم به یک مقدار نامشخص اشاره کنیم از حرف تعریف بخش نمای جمع که برای هر دو جنس یکسان است استفاده می کنیم . هنگامی که ما از des استفاده می کنیم داریم میگیم که آیتم مورد نظر ما مقدارش بیش تر از یکی است اما باز هم مقدارش در حالت جمع مبهم است ( ممکن است دو تا باشد یا 1000 تا ). حرف تعریف des معمولا برای همه ی آیتم ها و اقلام به کار برده می شود که می توانید آن ها را بشمارید ولی خب دوست ندارید دقیقا شمار آن را بگویید ! در زبان پارسی  این حروف را می توان ” مقداری ” ، ” قدری ” و ” چند تایی ” برگردان گرد .

نکته : اگه حروف تعریف کمیتی ( سهمی هم اسم دیگشه ، بخش نما هم یه اسم دیگه اشه !!) بعدشون  یه حرف صدار یا اَش غیر ملفوظ (گنگ) اومد ، تبدیل به ‘de l میشه همین !

du” ou “de la+ voyelle ou h muet = de l’

de l’eau , de l’huile

نکته : ما می تونیم با کمک فعل faire و حروف تعریف بخش نما ، بیاییم و هر جور فعالیتی رو بیان کنیم که می تونین نمونه ها رو دریابین !!

faire” + l’article partitif = s’emploie pour désigner des activités diverses

Je fais du vélo , Mon fils aime faire des maths

ورزش کردن : برای رو فرم بودن هر روز ورزش می کنم.

1. Faire du sport : Je fais du sport tous les jours pour rester en forme.

موسیقی ساختن : او از کودکی به حرفه موسیقی ساختن مشغول است.

2. Faire de la musique : Elle fait de la musique depuis son enfance.

نقاشی کردن : کودکان در مدرسه نقاشی کشیدن را دوست دارند.

3. Faire de la peinture : Les enfants adorent faire de la peinture à l’école.

آشپزی کردن : ما آخر هفته با همدیگر آشپزی کردن را دوست داریم.

4. Faire de la cuisine : Nous aimons faire de la cuisine ensemble le week-end.

رقصیدن : آنها تصمیم گرفتند رقص معاصر را انجام دهند.

5. Faire de la danse : Ils ont décidé de faire de la danse contemporaine.

کاردستی انجام دادن : در طول تعطیلات ، ما دوست داریم در خانه کاردستی انجام دهیم.

6. Faire du bricolage : Pendant les vacances, nous aimons faire du bricolage à la maison.

داوطلب کاری شدن : اوقات فراغت خود را به صورت داوطلبانه در پناهگاه حیوانات می گذراند.

7. Faire du bénévolat : Elle consacre son temps libre à faire du bénévolat dans un refuge pour animaux.

9. پیشرفت کردن/داشتن : به لطف تمرینات منظمش، او پیشرفت چشمگیری دارد.

9. Faire des progrès : Grâce à son entraînement régulier, elle fait des progrès impressionnants.

10. پس انداز کردن (پول) : باید پول پس انداز کنیم تا بتوانیم سال آینده به سفر برویم.

10. Faire des économies : Nous devons faire des économies pour pouvoir partir en voyage l’année prochaine.

حروف تعریف کمیتی در زبان فرانسه | L’article partitif | اغلب قبل از موارد زیر استفاده می شود :
1. اسامی مواد غذایی

تو صبحونه ، من قدری چای، مقداری نان با کره مربا می خورم.

Au petit déjeuner, je prends du thé, du pain avec du beure et de la confiture.

– چی میل دارین ؟ – یکم جوجه و سالاد.

– Qu’est-ce que vous voulez manger ? – Du poulet et de la salade.

یه خورده سرشیر(خامه) می خوام.

Je veux de la crème.

دارم میرم چندتایی سیب بخرم.

Je vais acheter des pommes.

چندتا نون کوچیک می خوام.

Je veux des petits pains.

او چندتایی گوشت ریلت (قورمه) می خورد.

Il mange des rillettes.

رفته بودم مقداری سبزی بخرم.

]J’étais parti acheter des légumes.

2. اسامی مربوط به آب و هوا

فردا ، آسمان در صبح آفتاب اما در شب ابر را داریم.

pour demain, on annonce du soleil le matin mais de la pluie le soir.

(چندتایی) ابرهایی در افق هستند.

Il y a des nuages à l’horizon.

(مقداری) برف روی پشت بام خانه هاست.

Il y a de la neige sur les toits des maisons.

2. اسامی معنی | اسامی که وجود خارجی ندارند. |

کلمان پسری بی نظیره ! او شجاعت ، صبوری و خوش خلقی دارد.

Clément est un garçon formidable ! Il a du courage, de la patience, de l’humour.

توجه داشته باشید که ….

هرگاه خواستین به طور کلی اشاره ایی داشته باشین ( مثلا به اسامی مواد غذایی یا آب و هوا ) ، از همان حرف تعریف معین استفاده می کنیم اما …

اگر خواستیم به مقدار آن اشاره کنیم بایستی حروف تعریف کمیتی | l’article partitif را به کار ببریم.

من عاشق شکلاتم. (به طور کلی)

J’adore le chocolat. (en général)

من (مقداری یا تکه ای) شکلات می خورم.  (یک تکه یا مقداری از شکلات)

Je mange du chocolat. (um morceau de la chocolat)

داره برف میباره (برف در حال باریدن است). (به طور کلی)

La neige tombe. 

همه جا برف است. (اشاره به مقدار زیاد آن و پوشاندن همه جا)

Il y a de la neige partout.

نکته : هنگامی که بخواهیم از صفت همراه حروف تعریف کمیتی استفاده کنیم ؛ حروف تعریف کمیتی به حروف تعریف نامعین دگرگون می شوند .

من یکم پنیر خوردم.

من یه پنیر عالی (درجه یک) خوردم.

J’ai mangé du fromage.

J’ai mangé un excellent fromage.

مادرم مقداری مربا درست کرد.

مادرم یه مربای واقعا خوب درست کرد.

ma mère a fait de la confiture.

ma mère a fait une très bonne confiture.

الیزه مقداری کرم صورت خرید.

الیزه یک مرطوب کننده صورت خرید.

Élise a acheté de la crème pour le visage.

Élise a acheté une crème hydratante pour le visage.

نکته : معمولا حروف تعریف کمیتی | بخش نما | l’article partitif پس از فعل هایی همچون manger, prendre, acheter, boire, vouloir, avoir, mettre ,  … می آیند .

قدری رنگ خریدم.

J’achète de la peinture.

مقداری آبجو می نوشد .

Il boit de la bière.

کمی طول می کشد تا بیاید.

Elle met du temps à venir.

خب ما تا الان با حروف تعریف معین ، حروف تعریف نامعین و در این نوشته هم با حروف تعریف کمیتی آشنا شدیم ؛

Ce boulanger fait un pain délicieux. | Adjectif

Je mange du pain à tous les repas. | Quantité indéterminée

Les français aiment beaucoup le pain. | En général

اولیویه تنیس بازی می کند، الیزا ژیمناستیک انجام می دهد، رومن راگبی بازی می کند. اما والدینشان از ورزش متنفرند. آنها موسیقی سازنند: پدر پیانو می نوازد، مادر فلوت.

Olivier fait du tennis, Elisa fait de la gymnastique, Romain fait du rugby. Mais les parents détestent le sport. Ils font de la musique : le père fait du piano, la mère de la flûte.

خب خب تا الان شما خیلی قشنگ با حروف تعریف کمیتی در زبان فرانسه آشنا شدید … یک نکته ی مهم دیگر می ماند که در نوشته منفی کردن جملات در زبان فرانسه به آن اشاره شده است …. حتما برای تکمیل کردن بحث به این نوشته مراجعه کنید و در آن جا ببینید که اگر فرم جمله امان منفی شد ، چه بلایی سر حروف تعریف نامعین و حروف تعریف کمیتی می آید ؟!!!

حذف حروف تعریف :
پس از اصطلاحات کمیتی

حروف تعریف معین | نامعین | کمیتی | پس از حرف اضافه de در اصطلاحات کمیتی حذف می شود ؛ در پایین لیست کاربردی ترین اصطلاحات کمیتی را مشاهده می کنید :

حروف تعریف کمیتی در زبان فرانسه حروف تعریف کمیتی | L’article partitif
حروف تعریف کمیتی | L’article partitif

اگه دقت کرده باشین تو همه ی این موارد ، اصطلاحات کمیتی در معنا و مفهوم یک دسته و یک حجم کلی می باشند …

او یک دسته گل رز به بهترین دوستش هدیه داد تا از حمایت او سپاس‌گزاری کند.

Elle a offert un bouquet de roses à sa meilleure amie pour la remercier de son soutien.

در باغچه، من یک دسته هویج تازه برداشت شده پیدا کردم.

Dans le jardin, j’ai trouvé un tas de carottes fraîchement récoltées.

بسیاری از گردشگران از قلعه های لوآر دیدن می کنند .

Beaucoup de touristes visitent les châteaux de la Loire.

یخورده پول بهم قرض بده.

Prête-moi un peu d’argent.

بهم یک کیلو توت فرنگی بدین ، لطفا.

Donnez-moi un kilo de fraises, s’il vous plaît.

من سه بطری مِی خریدم.

J’ai acheté trois bouteilles de vin.

او برای رفع تشنگی در جلسه یک پارچ آب خنک آورد.

Elle a apporté une carafe d’eau fraîche pour étancher sa soif pendant la réunion.

او به اندازه کتاب های توی کتابخانه اش ، دی وی دی دارد.

Il a autant de livres que de DVDs dans sa bibliothèque.

من یک تکه کیک می خواهم، لطفا.

Je voudrais une tranche de gâteau, s’il vous plaît.

من یک قسمت از کیک سیب می خورم.(برمی دارم)

Je prends une part de tarte aux pommes.

توجه داشته باشید که ….

یادتون نره  که بعد اصطلاحات کمیتی ، حرف اضافه de ثابته و کاری به مذکر و مونث و جمع  نداره !

کلی کار سرم ریخته.

J’ai beaucoup du travaille. —–> J’ai beaucoup de travaille.

یه عالمه رفیق دارم.

J’ai beaucoup des amis. —–> j’ai beaucoup d’amis.

توجه داشته باشید که ….

اگه خواستین کلی درباره چیزی حرف بزنین حرف تعریف تغییری نمی کنه ،

مثلا در همین نمونه ما گفتیم  ” من خیلی پنیر دوست دارم ” یه نظر کلی هستش و خب طبیعتا هم حرف تعریف معین میادش … اما …

وقتی حرف از مقدار بشه و پای حروف تعریف کمیتی بیادش ، بایستی نکات گفته شده هم رعایت بشه …

 که مثلا تو نمونه ” من خیلی پنیر می خورم ” ، الان بحث از مقدار پنیر شده و چون از اصطلاحات کمیتی استفاده شده ، حرف تعریف پنیر هم حذف میشه .

من خیلی پنیر رو دوست دارم. (بیان کلی) یا

من خیلی پنیر می خورم. (بیان مقدار پنیر)

J’aime beaucoup de fromage. —–> J’aime beaucoup le fromage. (idée générale)    ou

Je mange beaucoup de fromage. (idée de quantité)

 

اسم دوم یک گروه اسمی | چند واژه تشکیل یک گروه اسمی را می دهند

هنگامی که دومین اسم یک گروه اسمی ، مفهوم و نوع اسم اول را مشخص کند ، حرف تعریف اسم دوم حذف می شود .

یک کارت

وفاداری

اعتباری

کتابخانه

اقامت

تبریک

دانشجویی

شناسایی

fidélité

crédit

bibliothèque

séjour

vœux

étudiant

identité

une carte de

une carte d’

یک سالن

کلاس

حمام

جلسه

ورزشی

نمایش

کنسرت

انتظار

نمایشگاه

classe

cinéma

bain

réunion

sport

spectacle

concert

attente

exposition

une salle de

une salle d’

همان طور که دارین می بینی مثلا الان une carte d’étudiant یک گروه اسمی هستش و اسم دوممون که étudaint  هست اومده مفهوم و نوع کارت رو مشخص کرده و گفته کارتی از نوع دانشجویی هستش ، بنابراین حرف تعریف اسم دوم حذف می شود و می تونین بقیه نمونه ها را دریابین ..

توجه داشته باشید که ….

شرط حذف حرف تعریف اسم دوم در گروه اسمی ، تعیین کنندگی نوع اسم اول می باشد و معمولا اسم اول هم در گونه اسم نکره (دارای حرف تعریف نامعین) می باشد.

در همین نمونه هنگامی که در گروه اسمی ، اگر اسم دوم خواست نوع اسم اول رو مشخص کنه و هنوز نوعش معلوم نیست ، حرف تعریف از بین می رود  اما اگه غیر از این بود مثلا میزه برامون شناسایی شده است ( قبل از میز حرف تعریف معین آورده پس معلومه که به چه نوع میزی اشاره شده) دیگه خبری از حذف حرف تعریف نیست.در نمونه دوم هم واژه la petite ،

ما یک میز آشپزخانه خریدیم.

Nous avons acheté une table de cuisine.

نان و گوشت را روی میز آشپزخانه بذار.

Pose le pain et la viande sur la table de la cuisine.

من برای پاسپورت به یک عکس شناسایی نیاز دارم.

J’ai besoin d’une photo d’identité pour mon passeport.

در آلبوم عکس های قدیمی مادربزرگم یک عکس خانوادگی زیبا پیدا کردم.

J’ai trouvé une belle photo de famille dans le vieux album de photos de ma grand-mère.

این عکس امیلی کوچولو است.

C’est une photo de la petite Émilie.

در نمونه دوم هم ، عکس امیلی ، خب مشخص است ، امیلی نوع عکس را مشخص نمی کند !!! مثلا ما عکسی داشته باشیم از نوع اصغر آقا !!!

چنانچه دیدگاه یا پرسشی در رابطه با این مقاله دارید ، راحت باشید ، بپرسید !

پگاه محبی :
سلام متاسفانه به خاطر مسایل فنی تارنما آزمونک ها برداشته شد
pouria zarehbini :
باسلام بسیار عالی و کامل تشکر ویژه بابت تدریس بی بدیل و کاملتون . یک سوال : آزمونک ها چرا فعال نیست ؟
پگاه محبی :
خواهش می کنم گلم ! :)
محمدی :
با سلام خدمت شما استاد گرامی ، خواستم من همه ه نوبه خودم واقعا از تمام زحماتتون تشکر کنم و امیدوارم که همیشه شاداب و سرزنده باشین .
پگاه محبی :
خواهش می کنم ، نظران شما موجب دلگرمی ماست و ان شا الله شما هم همیشه تو زندگیتون موفق باشین .
پگاه محبی :
خواهش می کنم :)
پگاه محبی :
خواهش می کنم وشما هم همیشه تو زندگیتون موفق باشین .
توکلی :
با سلام خدمت شما استاد گرامی خانم محبی ، بسیار به خاطر وقتی که گذاشتین تا این پست را بنویسین بسیار قدرانی می کنم و ان شا الله که همیشه موفق باشین .
محمد رضا :
از آموزش های عالیتون بسیار سپاس گذارم
محمد علی هدایت فر :
با تشکر فراوان از شما استاد محبی ، آموزش هایتان واقعا زیبا و روان است ، بسیار سپاس گذارم و امیدوارم میشه موفق باشین .
پگاه محبی :
ایشالا :) و ممنون از نظر لطفتون ، کار خاصی نکردم !
پگاه محبی :
ممنون از شما ، خدا رو شکر که مشکلتون رفع شد ! :)
پگاه محبی :
خواهش می کنم عزیزم !
ثریا خانم :
خیلی خیلی خیلی و خیلی ممنون از این اموزش بی نظیر و کامل تون ، خدا خیرتون بده سرکار خانم ، امیدوارم همیشه موفق باشین و منتظر چنین آموزش هایتان باشیم .
طباطبایی :
بسیار عالی و گیرا و واضح ، به خدا خیلی تو این حروف مشکل داشتم ، صمیمانه ازتون تشکر می کنم که اینقدر روان اموزش دادین .
سارا :
بسیار عالی واقعا از زحماتتون که اینقد وقت گذاشتین و به این زیبایی آموزش دادین سپاس گذارم .

دیگر مقالات و آموزش های زبان فرانسه