یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه پارسی

واژاک های فرانسوی نه تنها دلکش هستند ، آن ها همچنین بی اندازه مفید اند زیرا باعث می شود که شما یک فرد زبان بومی به نظر برسید تا مانند یک کتاب دستور زبان !! در این جا 10 واژاک فرانسوی وابسته به رنگ را بررسی می کنیم :

Voir la vie en rose

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : دیدن زندگی به رنگ صورتی

برگردان :  به جنبه های مثبت زندگی نگاه کردن

برابر پارسی : هیچ غمی نداشتن ، آسوده خاطر بودن

J’adore mon copain, quand je suis avec lui, je vois la vie en rose.

من به دوست پسرم دلبسته هستم ، هنگامی که با اونم ، هیچ غمی ندارم .

 

Ne pas être rose

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : صورتی نبودن

برگردان :  آرَسته و کامل نبودن  

برابر پارسی : در هم بر هم بودن

Contrairement aux apparences, tout n’est pas rose ici.

باژگونه ی نما ، همه چیز در هم بر هم هست .

 

Avoir une peur bleue

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : ترس آبی داشتن

برگردان :  از مرگ هراس داشتن ، ترس داشتن  

برابر پارسی : ـــ

Ma sœur a une peur bleue des araignées.

خواهرم از عنکبوت ها می ترسد .

 

Broyer du noir

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : فشار آوردن سیاه

برگردان :  دیدگاه تاریک به زندگی داشتن و عدم توانایی برای پیدا کردن هر چیز مثبتی  

برابر پارسی : دپرس بودن ، تو لک رفتن

Depuis la mort de son père, il broie du noir.

پس از مرگ پدرش ، او دپرس شده است .

 

Rire jaune

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : زرد خندیدن

برگردان :  به زور خندیدن برای نگهداشتن ادب و نشکستن دلِ طرف !  

برابر پارسی : خنده مصنوعی کردن ، به زور خندیدن

Il a rit jaune pour ne pas vexer son interlocuteur.

او برای این که هم سخن خودش رو دل خور نکند ، خنده مصنوعی کرد .

 

 

Travailler au noir

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : در سیاهی کار کردن

برگردان :  اگر شما غیر قانونی بدون بازنمود درامد و پرداخت مالیات ، کار کنین ، برای شما این واژاک را به کار می برند . گاهی مردم travailler au black هم می گویند .

برابر پارسی : غیر قانونی کار کردن ، زیرآبی پول درآوردن ، پنهانی کار کردن

Ma femme de ménage n’est pas déclarée, elle travaille au noir.

خدمتکارم شناسایی شده نیست ، او غیر قانونی کار می کند .

 

Être dans le rouge

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : در قرمز بودن

برگردان :  شما هنگامی که مشکلات مالی دارید ، در être dans le rouge هستید .

برابر پارسی : تا خرخره تو قرض بودن ، بدهی داشتن

De nombreuses entreprises sont dans le rouge à cause de la crise financière.

بسیاری از سازمان ها به دلیل ِ بحران مالی بدهی دارند .

 

Avoir la main verte

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : دست سبز داشتن

برگردان :  شما ها رو نمی دونم اما من هنگامی که به یک گل دست میزنم ، می خُشکه ! از این رو برخی کسان خیلی آسان ، همان جور که از دندان هایشان نگهداری می کنند ، از گیاهان هم نگهداری می کنند و آن ها را رشد می دهند. در فرانسه ، شما میگید که این کسان avoir la main verte دارند .

برابر پارسی : در پرورش و نگهداری گیاهان چیره بودن

Tu as vraiment la main verte, tu devrais devenir jardinier.

تو واقعاً تو تو پرورش و نگهداری گیاهان مهارت داری ، تو بهتره باغبان بشی .

 

Être noir de monde

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : سیاهی مردم بودن

برگردان :  شما این واژاک را به کار می برین تا بگویید که مکانی خیلی شلوغ و انبوهی مردم را در بر می گیرد . بِراستی ، شما می توانین یک توده سیاه یک دستی رو از دور ببینین .

برابر پارسی : شلوغ بودن ، جای نفس کشیدن نبودن

Le 14 juillet, l’Avenue des Champs-Élysées est souvent noire de monde.

14 ژوییه ( روز باستیل ) ، خیابان شانزه لیزه اغلب شلوغ است .

 

Être vert de jalousie

یادگیری واژاک های فرانسوی و اصطلاحات فرانسوی به همراه ترجمه فارسی آن ها

معنای تحت اللفظى : از(با) حسادت سبز بودن

برگردان :  خیال کنین کسی رو که با عشق زندگیتون نامزد کرده رو ازش متنفرین ! در این سان ! شما بی اندازه حسادت می ورزین و این واژاک دربرگیرنده شما می شود !

برابر پارسی : از حسادت ترکیدن ( مردن ) ، حسادت کسی گُل کردن

Quand il a vu la femme de ses rêves avec un autre homme, il est devenu vert de jalousie.

هنگامی که او همسر رویاهایش را با مرد دیگری دید ، چشاش از کاسه در اومد .

 

خب دوستان اینم از ده تا از واژاک های فرانسوی که تلاش کردیم در این نوشته براتون آماده کنیم ؛ ان شاء الله در نوشته های آتی با واژاک های فرانسوی بیش تری در خدمتتون خواهیم بود . موفق باشین .

| آشنایی با واژاک ها و اصطلاحات کارواژه Être در زبان فرانسه : کلیک نمایید

 

چنانچه دیدگاه یا پرسشی در رابطه با این مقاله دارید ، راحت باشید ، بپرسید !

عاشق یادگیری :
مثل همیشه جدید و جالب . خسته نباشین .

دیگر مقالات و آموزش های زبان فرانسه